عرفان گلي ماعرفان گلي ما، تا این لحظه: 10 سال و 14 روز سن داره
ني ني وبلاگمونني ني وبلاگمون، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

پسرم عرفان

اصول و روش هاي کاربردي در فرزند پروري

1393/9/16 13:58
1,037 بازدید
اشتراک گذاری

تقديم به پدر و مادر عزيز

يک ساعت

يادش مي آيد وقتي که کوچک بود روزي پدرش خسته و عصباني از سر کار به خانه آمد. او دم در به انتظار نشسته بود. گفت بابا ، يک سوال بپرسم ؟

پدرش گفت : بپرس پسرم ، چه سوالي ؟

پرسيد : شما براي هر ساعت کار چقدر پول مي گيريد ؟

پدرش پاسخ داد: چرا چنين سوالي مي کني ؟

فقط مي خواهم بدانم. بگوييد براي هر ساعت کار چقدر پول مي گيريد ؟

پدرش گفت : اگر بايد بداني خوب مي گويم . ساعتي 20 دلار.

پسرک در حالي که سرش پايين بود آه کشيد ، بعد به پدرش نگاه کرد و گفت : مي شود لطفاً 10 دلار به من بدهيد؟

پدر عصباني شد و گفت : اگر دليلت براي پرسيدن اين سوال فقط اين بود که براي خريدن يک اسباب بازي مزخرف از من پول بگيري ، سريع به اتاقت برو و فکر کن که چرا اين قدر خودخواه هستي ! من خيلي خسته ام و براي چنين رفتارهاي بچه گانه اي وقت ندارم.

پسرک آرام به اتاقش رفت و در را بست.

پدر نشست و باز هم عصباني تر شد. پيش خودش گفت : چطور به خودش اجازه مي دهد فقط براي گرفتن پول از من چيزي بپرسد ؟ بعد از حدود يک ساعت آرام تر شد و فکر کرد که شايد با پسر کوچکش خيلي تند و خشن رفتار کرده . شايد واقعاً چيزي بوده که او براي خريد ش به 10 دلار نياز داشته . به خصوص اين که خيلي کم پيش مي آمد پسرک از او درخواست پول کند.

پدر به سمت اتاق پسر رفت و در را باز کرد و گفت : با تو بد رفتار کردم. امروز کارم سخت و طولاني بود و همه ناراحتي هايم را سر تو خالي کردم.

بيا اين 10 دلاري که خواسته بودي بگير.

پسرک خنديد و فرياد زد : متشکرم بابا . بعد دستش را زير بالشش برد و از آن زير دو اسکناس 5 دلاري مچاله شده در آورد. پدر وقتي ديد خودش پول داشته دوباره عصباني شد و گفت : با اين که خودت پول داشتي چرا دوباره تقاضاي پول کردي ؟

پسرک گفت : براي اين که پولم کافي نبود ولي الان 20 دلار دارم. پدر، آيا مي توانم يک ساعت از کار شما را بخرم تا فردا يک ساعت زودتر به خانه بياييد و با ما شام بخوريد ؟ !

 

 

پسندها (7)

نظرات (10)

مامان عليرضا
16 آذر 93 14:25
خصوصی داری دوستم
مامان
16 آذر 93 21:34
خیلی خوب بوووود....عالی
ترنم
17 آذر 93 11:47
زیبا
مامان ندا
17 آذر 93 22:10
خصوصی
مامان بردیا اریایی
20 آذر 93 8:02
مثل همیشه زیبا بود عزیزمراستی عکس عرفان جون رو هم بذار برامون
مامان عالمه
20 آذر 93 12:08
زیبا و خواندنی بود به ما هم سر بزن منتظرتم
مامان افسانه
21 آذر 93 10:55
خیلی قشنگ بود واقعا ما پدر مادرها باید بدونیم بچه ها جدای غذا و لباس خیلی خیلی به محبت ما و اینکه براشون زمان بذاریم احتیاج دارن
مامان آرميتا و پارسا
21 آذر 93 14:14
سلام عزيزم خيلي پسر خوشگلي داري ممنون ميشم به منم سربزني با اجازه لينك شدي اگه دوست داشتي شما هم بلينك ببوس عرفان خان رو
تخفیف ویژه سارافون طرح بهار
21 آذر 93 21:31
دوسـت عزيـزم سلام شمـا را به ديـدن جزئیات اين تخفیف ویژه دعــوت مي کنــم شـاد و ثروتمنـد و پيـروز باشـي...
میم مثل مادر
22 آذر 93 17:54
عالی بود.ممنون
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسرم عرفان می باشد