گريه و خنده پسري و مهموني يكشنبه براي همكاراي ماماني
سلام به دوستاي گلم. با خنده و گريه عرفان جونم اومدم. اين روزا گريه اش زيادتره. اخه نفخ ميكنه و هم كوليكز ميدم و هم گريپ ميكچر و هم استامينوفن و هم ديفن هيدرامين. طفلك خيلي پيچ ميخورد و ناله ميكرد. بردم دكتر و گفت نفخ داره و اينا رو بايد بخوره.
يكشنبه پسرم كلي مهمون داره و منم در تداركش هستم. ميخوام چاي و شيريني و اجيل و ميوه و ساندويچ و نوشابه بدم. همه وسايل رو خريدم و سفارش دادم. دعا كنين مهموني به خوبي بگذره. ادم هميشه استرس مهموني هاي پرجمعيت رو داره. اخه حدودا 100 نفر مهمون دارم كه همكارام هستن بيشتر و براي ديدن عرفانم ميان.100 نفر هم فك و فاميلا بودن كه براي سفره حضرت علي اصغر اومده بودن.براتون ميذارم عكساشو. بهم قوت قلب بدين. ممنونم. راستي طاها هم قراره بياد. اخه همشهريمه. عكسشو انشالله با عرفانم ميزارم.
راستي خبر اومده خاله سارا خانوم همكار ماماني هم بارداره و جواب ازمايشش مثبت شده. به خاله سارا هم تبريك مي گيم.