عرفان گلي ماعرفان گلي ما، تا این لحظه: 10 سال و 17 روز سن داره
ني ني وبلاگمونني ني وبلاگمون، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه سن داره

پسرم عرفان

لالای آذری با ترجمه فارسی

داغلارین لاله سینه     برای لاله های کوهستان گوزلرین قاره سینه     برای سیاهی چشم ها آنالارقربان اولسون     مادران قربان شوند ئوز کورپه باله سینه       برای کودک کوچک شان  لای لای دئدیم بویونجا      لالای گفتم به اندازه قدت باش یاسدیغا قویونجا     تا سرت را بر بالش گذاشتی یات سن گول یاتاغیندا   بخوابی در خوبگاه گل باخیم سنه دویونجا       تا سیر نگاهت کنم بالام بیرسوین گوروم       کودکم خوشحالی کن تا ببینم سرو تک بویون گوروم...
26 دی 1392

هفته 22 بارداری

هفته 22 بارداری . کودک درون شما طول جنین به حدود 30 سانتی متر و وزنش به 370 گرم رسیده است. از این هفته، قیافه‌ی جنین روز به روز به ظاهر نهایی (هنگام تولد) شبیه تر می‌شود. جنین همچنان به افزایش وزن ادامه میدهد و در نتیجه، چروکیدگی پوست جنین کاهش می یابد. لوزالمعده جنین تکامل پیدا میکند و مغز به رشد خود ادامه می‌دهد. در بعضی جنین های مذکر، پایین آمدن بیضه از لگن به داخل کیسه‌ی بیضه از این هفته آغاز می‌شود. جوانه های چشایی جنین در حال تشکیل بر روی زبان هستند. کودک از این هفته دارای ذخیره کامل از نورون ها در مغز خود شده. حس لامسه اولین ح...
26 دی 1392

بیست و پنجم دی 92 تولد پارسا و هانیه

سلام عزیز دلم تولد پارسا پسردایی فرزان.البته تولد پارسا 16 تیر هست اما چون تولد هانیه بود برای همین برا پارسا هم کیک خریدن که دلش نشکنه. البته تولد هانیه هم بود چون هانیه دختر بزرگی هست عکسشو نذاشتم. اینم لباس مامان هست. مامان خودش دوخته. ببین واقعا مامان عروس شیرازه. ...
26 دی 1392

بیست و دوم دی و پايان هفته 20 بارداري

سلام عزیزم. امروز روزی هست که رفتم سونوگرافی و دکتر گفت همه چی خوبه و کوچولو بخوبی رشد می کنه و دست و پاهای کوچولوت داشتن بخوبی حرکت می کردن. تازه صبح هم مرکز بهداشت صدای ضربانت رو چک می کرد . قلب کوچولوت چه خوشگل میزنه مامان جون. باور کن جای تو رو من بهشون نشون دادم. چون می دونم دقیقا کجایی و کی حرکت میکنی. عزیزم شکم مامان داره بخوبی بزرگ میشه . این یعنی اینکه تو خوب داری بزرگ میشی عزیزم. دوستت دارم گلم.
22 دی 1392

بیستم دی و اخراي هفته 20 و سورپرايز پسري

سلام پسر گلم . امروز جمعه هست . عزیزم چهارشنبه 18 دی تولد پسردایی هادی بود و با بابایی و حاجی ماما رفتیم و جات خالی خوش گذشت و اومدیم خونه . عزیزم اولی تکون رو نشونم دادی موقع خواب . احساس کردم با مشت کوچیکت می کوبی به شکمم گلم خیلی خوشحالم کردی. بابایی هم خوشحال شد . بابایی هر شب موقع خواب باهات حرف میزنه اما خیلی دقله و یواشکی حرف می زنه که من نفهمم چی می گه بهت. گلم بعدش بهم خبر میدی. مگه نه ؟ ...
20 دی 1392

نوزدهم آذرو پايان هفته 16 بارداري

  سلام عزیزم خیلی دوستت دارم گلم. امروز با بابایی رفتم سونو تا هم از سلامتیت و از جنسیتت مطلع بشم . عزیزم  سونو نشون داد که توی 17 هفته تازه رفتی  و بعد از اطمینان از سلامتیت از دکتر راجع به جنسیتت پرسیدم و با قاطعیت گفت که کوچولوتون پسره. باور کن گلی م که مطمئن بودم تو پسری. به خاله اس ام اس دادم که نی نیم پسره و خاله زنگ زده و باورش نمی شد که پسری و فکر می کرد دختری و گفت که به همه خبر میده . بابایی زنگ زد به مادر جو و خبرشو داد . عزیزم بابایی اولین بار بود که صدای قلبتو می شنید و دست و پاهاتو میدید. خیلی ذوق داره و خیلی دوستت داره . اومدیم خونه و دایی از بابایی شنیده بود و بهم زنگ زد . راستش خیلی خجالت می کشیدم از ...
19 آذر 1392

بیستم آبان و هفته 13 بارداري

سلام عزیزم .دیروز  اولین جلسه بهداشت رو رفتم و تشکیل پرونده برات دادم وسونو شدم توی بیمارستان اما نتیجه اش دستم نیست تا برات بزارم ولی دکتر گفت که خوبی ولی باید امروز یه عمل سرپایی توی اتاق عمل بشم که مطمئن بشیم جات امنه و نگرانی نداشته باشیم. عزیزم نسیم خاله هم توی اتاق عمل بود و کلی سربسر ما گذاشت و دکتر شهبازی مسئول عملم و دکتر صدیقی مسئول بیهوشیم بودند و گفتن که نگران نباش و بخواب رفتم و هیچی نفهمیدم تا اینکه از خواب بیدار شدم و خاله و بابایی پشت در بودن و منتقل به بخش شدم و یه شب خاله پیشم بود و فرداش اومدم خونه .
20 آبان 1392

هشتم آبان و هفته 11 بارداري

 سلام عزیزم امروز دوشنبه 8 آبان هست . باید برای فهمیدن سلامتیت برم سونو . با خاله رفتم سونو و نشون داد که توی 11 هفته هستی و همه چی از لحاظ سلامتیت خوبه و فردا یه آزمایش سلامت جنین هم میدم که بابایی خون مامان رو می بره رشت تا مطمئن بشیم هیچیت گلم . صدای قلبت خیلی قشنگه گلم. به بابایی گفتم که انتخاب کن که اگر دختر باشی یه حنانه و یا ریحانه و اگه پسر باشی یا عرفان و یا احسان . ولی راستش عرفان رو خیلی دوست دارم. چون میخوام که بنده خدا بزرگت کنم و سرباز امام زمان باشی. عزیزم منتظرم تا خودتو بهم نشون بدی. ...
8 آبان 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسرم عرفان می باشد